تجدد صورصورت در لغت به معنی شکل و نوع است. ۱ - صورت در اصطلاح فلاسفهدر اصطلاح فیلسوفان، جوهری است در مقابل ماده، که بر خلاف آن، بالفعل بوده و تمام آثار و خواصی که در انواع اجسام دیده میشود ناشی از آن میباشد [۱]
درآمدی بر فلسفه اسلامی، عبودیت، عبدالرسول، ص۱۸۱، قم، نشر موسسه امام خمینی، ۱۳۸۶ش، چ ششم.
و چیزی است که مطلقا اشیاء توسط آن از یکدیگر متمایز میشوند. [۲]
فرهنگ فلسفی، صلبیا، دکتر جمیل، ص۴۲۸، ترجمه منوچهر صالحی دره بیدی، تهران، حکمت، ۱۳۸۱ش، چ دوم.
هیچ صورتی نیست که بدون ماده موجود باشد همانطور که هیچ مادهای بدون صورت تحقق نمییابد. زیرا صورت از نوع اموری است که باید در چیز دیگری حلول کنند و ممکن نیست که بدون ماده و محل، موجود باشد. همچنانکه ماده نیز قوه و استعداد محض است واز خود هیچ فعلیتی ندارد و بدون فعلیت، ممکن نیست که شیئی موجود شود. پس باید فعلیتی داشته باشد و فعلیت آن نیز بدون صورت حاصل نمیشود. بنابراین باید صورتی در آن حلول کند و با آن ترکیب شود تا با این ترکیب، ماده فعلیت یابد. [۳]
فرهنگ فلسفی، عبودیت، عبدالرسول، درآمدی بر فلسفه اسلامی، ص۱۸۳.
اگر شیئ خارجی باشد، صورت آن خارجی میشود و اگر ذهنی باشد صورت آن نیز ذهنی میشود. [۴]
فرهنگ فلسفی، صلبیا، دکتر جمیل، ص۴۲۸، ترجمه منوچهر صالحی دره بیدی، تهران، حکمت، ۱۳۸۱ش، چ دوم.
تجدد نیز عبارتست از نو شدن یک شیء.۲ - تعریف تجدد صورتجدد صور عبارت است از نو و جدید شدن صورتهای علمیه. این رویداد در حرکات عرضی روی میدهد. این حرکت که همان حرکت بسیط میباشد و در مقابل حرکت طولی یا همان حرکت مرکب قرار دارد، عبارت است از حرکتی که در ماهیتهای نوعی زیر مجموعه یک جنس قریب که در عرض یکدیگرند نه در طول هم، روی دهد. [۵]
نهایه الحکمه، طباطبایی، محمد حسین، ص۲۶۵، قم، نشر اسلامی، ۱۴۲۲ق، چ شانزدهم.
اتفاقی که در این حرکت روی میدهد این است که در مسیر این تغییر و حرکت که در ماهیتهای نوعی زیر مجموعه یک جنس قریب روی میدهد، موضوع حرکت در تمام مراحل، یک ماده است و ثابت و همان موضوع اولیه تا اخرین مرحله، ثابت باقی میماند. صورتهای گوناگون یکی پس از دیگری بر آن در میآیند، بدین صورت که در هر مرحله، موضوع مذکور، صورت جدیدی را میپذیرد و صورت قبلی را از دست میدهد و آن ماده با حلول یک صورت بر رویش، از پذیرش صورت دیگر به صورت همزمان با صورت قبلی ابا خواهد داشت. [۶]
ترجمه و شرح نهایه الحکمه، علی شیروانی، ج۲، ص۳۱۹، قم، نشر بوستان کتاب، ۱۳۸۶ش، چ هفتم.
این رویداد، به نام "خلع و لبس" معروف است؛ یعنی موضوع ، صورتی را خلع نموده و از دست میدهد و صورت دیگری را لبس نموده و میپوشد و بدین صورت به حرکت خود ادامه میدهد و به علت این که موضوع در این حرکت ، همیشه ثابت است و تغییر نمیکند، از بساطتی که داشته است، خارج نمیشود و تا آخرین مرحله از حرکت در میان ماهیتهای نوعی موجود تحت یک جنس قریب که در عرض یکدیگر قرار دارند، واحد است. نه این که صورتی را بر روی صورت دیگر بپذیرد تا مرکب شود. [۷]
ترجمه و شرح نهایه الحکمه، علی شیروانی، ج۲، ص۳۲۱، قم، نشر بوستان کتاب، ۱۳۸۶ش، چ هفتم.
۳ - پانویس
۴ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «تجدد صور». |